کد مطلب:318247 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:362

مقدمه مؤلف
كتابهای تاریخی كه برای شهر قم تا به حال نوشته شده



شهر قم پس از آن كه به دست مسلمانان فتح شد، به صورت شهری مذهبی در آمد و چنان كه خواهیم دید، دوستداران آل علی علیه السلام و اعقاب پیغمبر اسلام صلی الله علیه وآله به این شهر، رو آوردند. اینان كه مردمی آزاد و دانش دوست بودند، باعث شدند كه این سرزمین، مهد پرورش بسیاری از دانشمندان و مردان بزرگ گردد. چنان كه می دانیم، علمای اسلام برای هیچ یك از علوم مانند تاریخ، اهمیّت و اعتبار قائل نگشتند و در این باب، تألیفات گران بهایی از خود به یادگار گذاشته اند؛ ولی جای بسی تأسّف است كه در مدت سیزده قرنی كه از توسعه و استقلال این شهر می گذرد، تاریخ جامعی برای حفظ مفاخر و ضبط احوال و عادات مردم آن، تألیف نشده. البته چند كتاب تاریخ كه برای شهرستان قم در گذشته های دور و نزدیك نوشته شده، هر یك دارای مزایایی خاص هستند. خصوصاً كه در این اواخر بوسیله استادان دانشمند و دوستدار قم و مردم قم، اطلاّعات مفیدی از گذشته های تاریخی و احوالات رجال و مشاهیر این شهر، در اختیار و دسترس همگان گذاشته شده است؛ و امّا كتاب های تاریخ قم عبارت اند از:



1 - كتاب تاریخ باستانی قم



در قرن چهارم هجری، مرد دانشمندی از اكابر قم به نام مولانا حسن بن محمد بن الحسن الشیبانی قمی، به تشویق وزیر شهیر كافی الكفات اسماعیل صاحب بن عبّاد در زمان پادشاهی فخرالدوله دیلمی در سال 378 ق، كتابی به نام تاریخ قم در بیست باب به زبان عربی تألیف كرد.



این كتاب پُربها در سال 805 و 806 [ق ] توسط حسن بن علی بن حسن بن عبدالملك قمی به فارسی ترجمه شده. از فهرست مندرجات ابواب بیست گانه این كتاب كه در مقدمه آن خوانده می شود، بر می آید كه تاریخ مزبور، بسیار مفید و از لحاظ قدمت تاریخی نیز پربهاست؛ ولی بدبختانه، اولاً اصل تاریخ مزبور به دست نیامده؛ ثانیاً از ترجمه آن هم منحصراً قسمتی بطور ناقص، یعنی پنج باب از بیست باب اصل در دست است كه پانزده باب بقیه یا اصولاً ترجمه نشده و اگر هم ترجمه شده، مانند نسخه اصل، اكنون وجود خارجی ندارد. چه بسا كه در كتاب خانه اعیان و اشراف، چون بسیاری از كتب محبوس باشد و از دسترس استفاده، بر كنار مانده باشد. علامه مجلسی با تمام عظمت و ریاستی كه در عصر خود داشته، از پیدا كردن كتاب مزبور، مأیوس شده و در فصل دوم از جلد اوّل كتاب بحارالأنوار، به این موضوع اشاره كرده است.(1)



ولی صاحب كتاب فضائل السادات كه در عصر علامه مجلسی در اصفهان بوده است، در كتابی كه برای شاه سلطان حسین صفوی می نگاشته و به سال 1061ق، به پایان رسیده، اخباری از نسخه عربی تاریخ قم، نقل كرده است.



و همچنین از بیان صاحب كتاب ریاض العلماء و از گفته محدّث جلیل، حاج میرزا حسین نوری استفاده می شود كه اصل نسخه را دارا بوده اند، مؤیّد وجود اصل نسخه بیان نویسنده عالی قدر آقای عبّاس فیض در كتاب انجم فروزان است كه از قول جدّ خود میرزا علی اكبر فیض، صاحب كتاب تاریخ قم در مقدمه تاریخ قم كه در سال 1303ه.ق تألیف یافته می فرماید:



در سال 1220ه.ق كه به تهران رفته بودم، با شاهزاده علیقلی میرزا، وزیر علوم - كه از فضلای عصر است - ملاقات نموده، در طی مذاكرات جاریه، سخن از كتاب تاریخ قم به میان آمد. معظم له اظهار داشت كه كتاب خانه وزارتی، تاریخ مزبور را فاقد است آیا در جایی سراغ دارید تا در صدد استنساخ آن برآییم یا خیر؟ عرض كردم از جناب حجةالاسلام آقای حاج ملا محمد صادق مجتهد قمی شنیدم كه می فرمودند: وقتی كه در اصفهان تحصیل می كردم، ضمن تفحّص در كتاب خانه یكی از علمای شهر، به اصل نسخه تاریخ قم برخورد شدم(برخوردم) و نام صاحب كتاب خانه را هم می گفتند؛ ولی بنده، فعلاً فراموش كرده ام و همین قدر معلوم می شود كه در اصفهان، وجود دارد. پس از چندی كه به تهران مسافرت كردم، مجدداً به ملاقات ایشان رفتم و در جریان گفتگو فرمودند: راستی، نسخه اصل را در اصفهان به دست آورده اند و اكنون به دستور من، كاتب مشغول استنساخ است؛ ولی چون به قم بازگشتم، طولی نكشید كه خبر فوت آن وزیر را شنیدم و بالاخره، نفهمیدم كه آن نسخه كجا بوده و استنساخ آن به پایان رسیده یا نه و به تهران فرستاده اند یا نه؛ ولی از بیان فیض معلوم می شود كه نسخه مزبور در اصفهان، وجود داشته.



به هر حال ترجمه تاریخ مزبور كه پنج باب از بیست باب است، خود از نفایس كتب تاریخی شمرده می شود. در قم فعلاً شش یا هفت نسخه از كتاب تاریخ مزبور، یافت می شود كه در سال 1353، مطابق با 1313 شمسی با تصحیح استاد ستاره شناس سید جلال الدین تهرانی به طبع رسیده است.



از سال 378 تا 1303، یعنی در ظرف 925 سال، با این كه در هر قرن هزارها دانشمند، ادیب و نویسنده در این شهر متمركز بوده اند، شهر قم دارای تاریخی نبوده و البته این موضوع، در اثر بی حسّی اعیان و اشراف شهر و لاقیدی نویسندگان بوده است.



2 - تاریخ قم



تألیف میرزا علی اكبر فیض در سال 1303 ق، است. در قرن چهاردهم برای قم، چند كتاب تاریخی پی درپی تألیف گردیده كه اندكی مایه امیدواری است. كتاب آقای فیض، جامع و بسیار معتبر است؛ ولی فاقد حالات بزرگان و حكمای شهر است.



3 - كتاب أنوار المشعشعین



تألیف ادیب متبحّر شیخ محمد علی ارجستانی قمی در سال 1333 ق، در سه جلد كه جلد دوم آن به چاپ نرسیده و در كتاب خانه مؤلف موجود است و جلد سوم در حالات بزرگان شهر، كه نایاب است. این كتاب، ساده و روان نیست و فاقد وضع كنونی شهر و بناهای مهم تاریخی آستانه مقدسه و سایر ابنیه باستانی است.



4 - تاریخ تحفة الفاطمیّین



تألیف شیخ محمّدحسین مفلس در سال 1353ق، است كه می توان با اندك تفاوتی آن را عین و یا نسخه بدل تاریخ فیض دانست.



تاریخ راهنمای قم از انتشارات دفتر آستانه به قلم فاضل خبیر جناب آقای حاج سیدعلی اكبر برقعی قمی در سال 1357 ه.ق است كه در عین اختصار، مفید و جامع، ولی منحصراً تاریخ ابنیه آستانه مقدسه است.



5 و 6 و 7 - كتابهای انجم و بدر و جَدی فروزان



اثر نویسنده یگانه و دانشمند فرزانه آقای عبّاس فیض كه چاپ اوّلین جلد آن، در اسفند ماه 1322 به پایان رسیده است. این كتاب ها شامل تاریخ كامل قم، به انضمام حالات بزرگان و ابنیه تاریخی شهرقم و ذكر احوال امامان و امامزادگان و متضمّن آیین تشیّع است.



8 - كتاب رجال قم و مبحثی در تاریخ آن



تألیف سید محمد مقدس زاده، یكی از فرزندان برومند قم، بنا به تشویق استاد مدرسی چهاردهی در دی ماه 1335 انجام یافته.



تواریخ دیگری برای شهرستان قم وجود دارد كه به نظر من، برگزیده آنها تاریخ شهرستان قم موسوم به مختار البلاد، تألیف جناب آقای ناصرالشریعه و كتاب قم را بشناسید از انتشارات اداره فرهنگ شهرستان قم (زمان ریاست آقای جواد رهنما) كه متضمّن جغرافیای شهرستان قم به قلم استاد بزرگوار آقای حسین كریمان است.



سال نامه دبیرستان حكیم نظامی و سال نامه دبیرستان حكمت و كتاب قم را بشناسید، حاوی مطالبی چند درباره تاریخ شهرستان قم و مزیّن به نوشته های جناب آقای فقیهی، دبیر بزرگوار و عالی قدر فرهنگ شهرستان قم است.



9 - كتابی به نام تاریخ قم



از نوشته های آقای علی دوانی كه هنوز از چاپ خارج نشده است.





1) فصل دوم از جلد اول كتاب بحارالأنوار تأليف علامه مجلسي، در مورد وثوق كتب مورد نظر خود مي نگارد: «و تاريخ بلدة قم كتاب معتبر، لكن لم يتيسر لنا أصل الكتاب و إنما وصل إلينا ترجمته و قد أخرجنا بعض اخباره في كتاب السماء و العالم انتهي».